غدير در شعر ناصر خسرو 2
بیاویزد آن کس به غدر خدای
که بگریزد از عهد روز غدیر
چه گوئی به محشر اگر پرسدت
از آن عهد محکم شبر با شبیر؟
گر امروز غافل توی همچنین
بر این درد فردا بمانی حسیر
وگر پند گیری زحجت، به حشر
تو را پند او بس بود دستگیر
دیوان اشعار ناصرخسرو - قصیده شماره ۱۰۶
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۰ ساعت 7:24 توسط ابوالفضل مظهری
|
سلام . این وبلاگ پل ارتباطی بین من و شما عزیزان است . خوشحال می شوم بتوانم کمکی به شما دانش آموزان عزیز کنم . پاسخگوی سوالات عربی شما عزیزان هستم . فرقی نمی کند دانش آموز این حقیر باشید یا نباشید . لطفا فقط ساعت 10 تا 11 شب تماس بگیرید .