سلام.خوبي؟ چه خبرا؟ ديشب خوابت رو ديدم .

 

 با هم سوار تايتانيك بوديم. داشتيم باهم حرف ميزديم .

 

 كه يهو صداي وحشتناكي اومد و كشتي تكون شديد ي خورد .

 

تو پرت شد ي توي آب ... من دويدم و همه رو خبر كردم ...

 

ناجي ها اومدن و با سختي تورو نجات دادن.

 

وقتي به هوش او مد ي بهم لبخند زدي.

 

اشاره كرد ي كه سرمو بيارم نزديكه لبت ....

 

و وقتي من اينكارو كردم آروم تويه گوشم گفتي:

 

انرژي هسته اي حق مسلم ماست